این ارزیابی کیفی توسط کارشناسان ژاپنی مؤسسه خدمات مشاوره بینالمللی جایکا و در قالب طرح جامع کاهش اثرات زلزله در تهران انجام شدهاست.
آنها میگویند عجیب است با اینکه احتمال زلزله در تهران خیلی زیاد برآورد شده و در حالیکه بیش از دو سوم عرصه شهر بهشدت فرسوده و ناپایدار است، ایرانیها همچنان دست از ساختن خانههای بیکیفیت و نامقاوم بر نمیدارند و انگار تصمیم گرفتهاند کلا بیخیال زلزلهای باشند که آمدنش اگرچه دیر و زود دارد؛ اما قطعا سوخت و سوز ندارد.
نامقاوم بودن ساختمانها را اضافه کنید به نامناسب بودنشان از نظر انطباق با اقلیم تهران، به زشتی نمایشان، به بنجل بودن و خیلی زود مستهلک شدن تاسیسات موجود در آنها و به نا هماهنگیشان با چشمانداز عمومی شهر و این نکته که هیچ کدامشان اساسا بدون نقض حداقل یکی از قوانین شهرداری ساخته نمیشوند.
(در تهران شمار پروانههای صادره برای ساختمانسازی مساوی است با شمار پروندههای موجود در کمیسیونهای بررسی تخلفات ساختمانی شهرداری) چه کسی مقصر است؟بساز و بفروشی که با حداقل هزینه ساختمان را میسازد و با حداکثر قیمت میفروشد؟ مصالحفروشی که سیمان و گچ و آجر و تیرآهن بیکیفیت میفروشد؟
مهندس ناظری که یا شریک بساز و بفروش کمدانش است و یا هم سطح او و یا مقهور او؟ مهندس محاسبی که انگار توان محاسبهاش از 4عمل اصلی بیشتر نیست؟سازمان نظام مهندسی که همیشه زیر پر و بال چنین مهندسانی را میگیرد؟
وزارت مسکن و شهرسازی که این همه را باید هدایت و نظارت و راهبری کند و تنها کاری که نمیکند اتفاقا همین کارهاست؟ یا مردم، بلکه مردمی که وقتی به موضوع انتخاب و خرید خانه میرسند ناگهان سلیقهشان به فرو دستترین مرتبه تنزل میکند و به راحتی مقهور هر بساز و بفروش پشت هم اندازی میشوند؟
کدامیک مقصر هستند؟
شاید هم به این زودی در تهران زلزله نیاید و وقوع آن موکول شود به 10، 20، 30 و یا 40 سال دیگر.
اما ساختمانهایی که همین الان، بله همین الان در حال ساخت هستند، قرار است تا آن زمان همچنان مورد استفاده باشند، تا آن زمان البته چشمانداز عمومی شهر همچنان ناهمگونتر و آشفتهتر خواهد شد و لابد در یک روز دوردست، این حق متولدان کمسن و سال امروزی خواهد بود که شگفتزده و خشمگین همان سؤال را دوباره بپرسند: چه کسی مقصر بود؟